نام شما : |
ایمیل شما : |
نام دوست شما: |
ایمیل دوست شما: |
داشتن عکسهای قدیمی هم خوب است هم بد
نگاهشان که میکنی
اتفاق خاصی درونت روی می دهد
رودی خروشان به جریان می افتد
حسی مرموز و نه چندان خوشایند
لباسهایت
نوع نگاهت
ژستی که اغلب نگرفته ای
جوانی و معصومیتی که دیگرنداری
و
اطرافیانی که یا به دیار باقی شتافته اند یا آنقدر دور شده اند که اگر ببینی نمیشناسی یا آنقدر بزرگ شده اند که دیگر هیچ شباهتی باآن عکس ندارند
هوا بغض آلود می شود...
عکسهای قدیمی را گاهی باید در همان آلبوم متروک تنها گذاشت و ندید
❣ ورزش کنید
❣
مثبت بیندیشید
❣ چیزی نو خلق کنید
❣ به آینده مثبت فکر کنید
❣ با یک ترس
روبهرو شوید
❣ یک چیز جدید امتحان کنید
❣ با خودتان مهربان باشید
❣ از
محیطتان استفاده کنید
❣ از قوه تخیلتان استفاده کنید
❣ از مدیتیشن استفاده
کنید
❣ ذهنتان را از خاطرات مثبت پُر کنید
❣ موسیقی نشاط بخش گوش دهید
❣
مهارتهای اجتماعیتان را تقویت کنید
❣ درک کنید که گذشته مساوی حال نیست
❣
اطرافیانتان را از افراد مثبتاندیش انتخاب کنید
❣ اطلاعات، تاثیرات و احساسات
مثبت جذب کنید
❣ خودتان را با خودتان مقایسه کنید، نه با دیگران
❣ تا زمانیکه
اعتمادبهنفس پیدا نکردهاید وانمود کنید که دارید
❣ برای انجام یک کار جدید
نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید
❣ از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است
اتفاق بیفتد چیست؟
یكى از خصوصیات حضرت على این بود كه بیت المال را به طور مساوى میان مردم تقسیم مى كرد و بین مسلمانان تبعیض قائل نمى شد؛ این امر باعث شده بود، برخى از طرفداران تبعیض و انحصار طلب ها به معاویه بپیوندند.
عده اى از دوستان على به حضور حضرت رسیدند و گفتند: چنانچه افراد سیاس و انحصار طلبها را با پول راضى كنى، براى پیشرفت امور شایسته تر است امام على از این پیشنهاد خشمگین شد و فرمود: آیا نظرتان این است به كسانى كه تحت حكومت من هستند ظلم كنم و حق آنان را به دیگران بدهم و با تضیع حقوق آنان یارانى دور خود جمع نمایم؟ به خدا سوگند! تا دنیا وجود دارد و تا آفتاب مى تابد و ستارگان در آسمان مى درخشند، این كار را نخواهم كرد. اگر مال، از آن خودم بود آن را به طور مساوى تقسیم مى كردم ، چه رسد به اینكه مال، مال خداست .
سپس فرمود: اى مردم! كسى كه كار نیك را در جاى نادرست انجام داد، چند روزى نزد افراد نا اهل و تاریك دل مورد ستایش قرار مى گیرد و در دل ایشان محبت و دوستى مى آفریند؛ ولى اگر روزى حادثه بدى براى وى پیش بیاید و به یاریشان نیازمند شود، آنان بدترین و سرزنش كننده ترین دوستان خواهند شد.
...........................................................................................................................................
پ . ن 1: بحارالانوار، ج 41، ص 108 و 111.
پ . ن 2: این روزها زندگی برای معنایی متفاوت تر از گذشته را دارد همراه با احساس سنگینی بیشتر بر روی دوش هایم و صد البته لذت و شادی و شعف در قلبم... (پدر(مادر) بودن موهبتی است الهی که نمی دانم چرا عده ای از آن فراری هستند.)
تازه وارد بودم توی مجموعه...
سه ماه بیشتر از ورودم نگذشته بود که اون اتفاق تلخ افتاد ...
محمد علی شهید شد ...
با اینکه هم زمان باهم توی مجموعه بودیم اما هیچ وقت ندیده بودمش ...
وقتی شهید شد تازه از بقیه راجع بهش یه چیزایی شنیدم ...
اما بزرگترین تاثیرگذاری در زندگی شخصی من رو اون داشت؛ با اینکه ندیدمش؛ هیچگاه !!!
.......................................................................
پ.ن 1: همیشه از طرف محمد علی یه دین روی گردنم احساس می کردم؛ یه دین خیلی خیلی بزرگ ...
پ.ن 2 : شهید محمد علی شاهچراغی دانشجوی سال سوم رشته فیزیک و مسئول فرهنگی بسیج دانشگاه پیام نور شیراز